۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

دانشگاه؟؟؟؟؟ قبرستان!!!!!!

دیروز دانشگاه غوغا بود.....معلوم نبود یه قطعه از کدام بدبخت بیچاره ای رو آورده بودند تو دانشگاه تا دفن کنند......چند تا فاطی کماندو و افسران نیروی انتظامی هم مثل شیر و عقاب و نهنگ و پلنگ از مواضع فرقه ی انقلاب اسلامی محافظت می کردند.....
یه عده دانشجو که نمیشه گفت......... دستمال به دست ، چادر مشکی سر کرده ، زار زار گریه می کردند .....اینکه چی باعث میشد اینجور گریه کنند ....رو باید از« ز»شیخ ....سنگ تجنی پرسید که 12 سال پیش در سفر راهیان گور...یه کیسه خاک از شلمچه آورده بود و نفری نیم کیلو به هر کدوم از ماها به رسم تبرک داد.........(تا بریزیم رو سرمون و بخت برگشتگی مون روعزا بگیریم و ظاهرن بخندیم....)
حالا دیگه تواین فرقه انقلابی...اسلام کیلو چند؟
جون آدمها........ سه تا صد تومن....
جرات؟؟مال دوران حماسه ی رستم و سهرابه
خنده ...یه افسانه است.....
وامید......................................................
امید.......................................................
امیددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد؟؟؟؟!!!!

هیچ نظری موجود نیست: